پیچ تاریخی و وظیفه سنگین نخبهها
پیچ تاریخی و وظیفه سنگین نخبهها
صفا فضیلتخواه گروه سياسي: در حالی به انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری نزدیک میشویم که قشر متوسط جامعه ایرانی مردد و دچار شک و تردید برای انتخاب مجدد آقای روحانی هستند. رئیسجمهوری که در خرداد 92 با شعار باز کردن قفلهای بسته شده بر تمام زوایای زندگی جامعه ایرانی با کلید وارد شد و توانست گوی سبقت را در انتخاباتی که همگان انتظار به دور دوم کشیدن را داشتند با کمک انصراف محمدرضا عارف از دیگر کاندیدها برباید و امید را به چشمان خسته جامعه ایرانی تزریق کند. روحانی اگر چه تمام خواستههای سیاسی جریان اصلاحطلبی را نه در کارنامه و نه در آینده توان جوابگویی نداشت اما جریان اصلاحطلبی با تعدیل خواستههای خود تمام قد خود را هزینه وی کرد و با روحانی مجددا به سپهر سیاسی جامعه برگشت.وضعیتی که حسن روحانی خرداد 92 تحویل گرفت چه از منظر کارآمدی داخلی و چه کارآمدی خارجی مریض الاحوال و بسیار شکسته و فرتوت و بیرمق بود. دولتی که با تورم افسار گسیخته، اختلاسهای میلیارد، کاهش تولید، صندوق ذخیره خالی، نارضایتی عمیق داخلی از وضعیت موجود، خالی بودن بازار هر روز از یکی ازکالاها و مایحتاج زندگی روزمره مانند برنج و روغن و گوجه و… در عرصه خارجی وضعیت بسیار بغرنجتر از وضعیت داخلی چون تحریمهای شدید ناشی از کاغذ پارهها، تنش شدید در روابط خارجی، انزوای سیاسی، نزدیکی به دولتهای ذره و نیازمند به کمکهای مالی ایران و دوری از دولتهای توانمند اقتصادی، کاهش شدید پرستیژ جامعه ایرانی در عرصه بین المللی، بلوکه شدن اقتصاد ایران در روابط اقتصادی جهان پیرامون و مشکلات ریز و درشت مواجه شده بود دولت روحانی اگر چه نتوانست در 100 روز ابتدایی سروسامانی کامل به جامعه تزریق کند اما اگرامروز را با خرداد 92 مقایسه کنیم در وضعیت مطلوبی به سر میبریم و از سراشیبی سقوط به سر منزل مقصود اگر نرسیدهایم اما در حال حرکت در سیر صعودی هستیم. دولت روحانی در عرصه داخلی بسیار دقیق و توانمند توانست تورم افسار گسیخته را درمان کرده و ثبات و آرامش را برفضای اقتصادی جامعه حاکم کند، ثبات مدیریت را در جامعه احیا کند، نوعی تعدیل در چینش نیروها ایجاد نماید و با وجود مجلسی کاملا مخالف و سنگانداز در مسیر اهداف دولت و کاهش شدید قیمت نفت بسیار مدبرانه آرامش را بر زندگی روزمره مردم خود فراهم نماید اگر چه سیاستهای اقتصادی دولت مانند کاهش نقدینگی برای کنترل تورم و کاهش ناگهانی قیمت نفت در معادلات بین المللی دست دولت را برای تزریق منابع مالی به بازار کند کرد و نارضایتی مردمی را در جامعه فراهم آورد اما در هر دو مورد دست دولت کوتاه و راه و چارهای دیگر پیش رو نداشته است. دولت در عرصه سیاست گذاری خارجی بسیار توانمندتر، دقیقتر و کاراتر عمل نمود و توانست گرههای کور پرونده هسته ایران را که هشت سال بر تارک آن بافته شده بود و حل کردن آن را اگر نگوییم غیر ممکن بلکه بسیار دشوار کرده بود با ظرافت خاصی پایان پذیرد و ضمن حل وفصل پرونده هستهای هم از انزوای سیاسی خارج شود و هم حق داشتن انرژی هستهای صلحآمیز خود را به جامعه جهانی دیکته کند. حل پرونده هستهای ایران و بازگشت به آغوش جامعه جهانی فضای شور و نشاط را در جامعه ایرانی به وجود آورد تا جایی که اکثر مردم تا صبح بیدار و چشم انتظار هنرنمایی تیم سیاسی دولت روحانی بودند که سرانجام به منزل مقصود رسید و کمر خمیده جامعه ایرانی را از زیر تحریمهای ظالمانه و کمر شکنانه خارج ساخته و پولهای بلوکه شده ایران را به جامعه بازگرداند، روابط سیاسی ایران را گسترش دهد و جامعه جهانی را به تحسین و نگاه مثبت به ایران و ایرانی وادارد. اگر چه دولت روحانی دارای نقصان و مشکلاتی و ضعفهایی بوده و هست اما سیگنالهای رسیده از وی نشان دهنده بازگشت قطار از ریل خارج شده به مسیر حرکت خود است. اگر چه اقدامات دولت روحانی مانند کاهش نقدینگی برای تورم و کاهش ناگهانی قیمت نفت در بازار بین الملل عرصه را برای تحرکات مالی بازار و رونق اقتصادی با مشکل مواجه کرد و وضعیت سخت اقتصادی را بر مردم جامعه ما تحمیل کرده است که کنترل هریک از این موارد از عهده دولت روحانی خارج بوده است اما در تمام عرصهها موفق و کارآمد عمل کرده است.مشکل جامعه ما، فراموشی سریع آن همه شرایط سخت و به ذهن سپردن پولهای بادآورده تزریق شده به بازار ناشی از افزایش عجیب قیمت نفت در دولت قبل هست اما آن همه ثروت هنگفت به جای تولید بیشتر، کارآفرینی، سرمایه گذاری، آینده نگری، تضمین آینده، بهروری، رفاه، نبوغ تکنولوژی و صنعت، فرار از رکود، بهبود کیفیت زندگی جامعه ایرانی در زمینههای بهداشت آموزش و… منجر به اختلاسهای میلیاردی و تورم افسار گسیخته و سیر شدن شکمهایمان در کوتاه مدت منجر شد.دیگر وضعیت بغرنج سیاست خارجی و تنش در روابط خارجی تحریمهای کمرشکن و نگاهای منفی جامعه جهانی به جامعه ایرانی ناشی از سخنان نسنجیده دولت قبل در اذهان مردم این دیار به یادگار سپرده نشده است. چرا که در دوئل به ذهن سپردن مسائل اقتصاد و هر شاخص دیگری مردم فقط مسائل اقتصاد را به ذهن میسپارند.حال جامعه ایرانی و به خصوص نخبگان آن در یک پیچ تاریخی قرار گرفتهاند تا انتخابات یازدهمین دور ریاست جمهوری فاصله اندکی مانده است جریان مخالف دولت صرفا برای کسب مجدد قدرت به هر دری میزنند و از هر حربهای برای به گل نشستن کشتی دولت روحانی استفاده میکنند چنان تشنه قدرت هستند که با وجود اذعان به تدبیر و درایت دولت روحانی در حل مشکلات و اظهر بودن مشکلات به وجود آمده از دولت قبل جهت کسب قدرت، منافع خود را بر منافع مردم ارجح دانستهاند. امروزه با کوبیدن بر طبل رکود اقتصادی و کاهش نقدینگی و در مشقت قرار گرفتن مردم و یادآوری دوران کذایی بهبود اقتصادی دولت قبل خواهان بازگشت به دوره احمدینژاد هستند عامه مردم هم متاسفانه ریختوپاشهای اقتصادی و زودگذر و نسنجیده آن دوره را به دلیل مشکلات اقتصادی آشکار امروز بسیار پررنگتر میبینند و تورم افسار گسیخته و معضلات عدیده سیاست خارجی و تحریمها و تنشها را به فراموشی سپرده اند.نخبگان امروز وظیفه سنگینی دارند و در یک پیچ تاریخی قرار گرفتهاند. آنها وظیفه دارند با یاداوری هشت سال مدیریت بیمارگونه و مشکلات جامعه ایرانی ناشی از ناکارآمدی دولت سابق و آن همه سختی که برمردم وارد آمده را بازگو نمایند و با بیان اقدامات سنجیده و کارآمد اعتماد مردم را بر دولت روحانی جلب نمایند. باید یادآور شوند که سیگنالهای رسیده از دولت روحانی مانند بسط فضای آرامش در جامعه، کنترل تورم افسار گسیخته، پرهیز از هیاهو در عرصه بین المللی، تنش دایی، گسترش عمیق روابط دیپلماتیک، احیای پرستیژ از دست رفته جامعه ایرانی، لغو کاغذ پارههای تحریم و نشان از احیای زیر ساختهای لازم برای توسعه جامعه در آینده میدهد اگر چه اقدامات روحانی در کوتاه مدت سختی و مشقت را بر جامعه ایرانی مستولی کرده است اما به واقع در بلند مدت سودی سرشار به جامعه ما تزریق میکند اگر چه عوام خواهان سود و رفاه زودرس و آنی هستند اما نخبه باید سختی امروز را برای رفاه فردا به تحمل بنشیند و وظیفه نخبه توجیه صبورانه عوامی است که قصد دارند قطار اقدامات سنجیده دولت را زمینگیر و دوباره به کسی قانع شوند که فقط به فکر سیر کردن شکمهایشان تا شام شب است! |
پیچ تاریخی و وظیفه سنگین نخبهها
صفا فضیلتخواه گروه سياسي: در حالی به انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری نزدیک میشویم که قشر متوسط جامعه ایرانی مردد و دچار شک و تردید برای انتخاب مجدد آقای روحانی هستند. رئیسجمهوری که در خرداد 92 با شعار باز کردن قفلهای بسته شده بر تمام زوایای زندگی جامعه ایرانی با کلید وارد شد و توانست گوی سبقت را در انتخاباتی که همگان انتظار به دور دوم کشیدن را داشتند با کمک انصراف محمدرضا عارف از دیگر کاندیدها برباید و امید را به چشمان خسته جامعه ایرانی تزریق کند. روحانی اگر چه تمام خواستههای سیاسی جریان اصلاحطلبی را نه در کارنامه و نه در آینده توان جوابگویی نداشت اما جریان اصلاحطلبی با تعدیل خواستههای خود تمام قد خود را هزینه وی کرد و با روحانی مجددا به سپهر سیاسی جامعه برگشت.وضعیتی که حسن روحانی خرداد 92 تحویل گرفت چه از منظر کارآمدی داخلی و چه کارآمدی خارجی مریض الاحوال و بسیار شکسته و فرتوت و بیرمق بود. دولتی که با تورم افسار گسیخته، اختلاسهای میلیارد، کاهش تولید، صندوق ذخیره خالی، نارضایتی عمیق داخلی از وضعیت موجود، خالی بودن بازار هر روز از یکی ازکالاها و مایحتاج زندگی روزمره مانند برنج و روغن و گوجه و… در عرصه خارجی وضعیت بسیار بغرنجتر از وضعیت داخلی چون تحریمهای شدید ناشی از کاغذ پارهها، تنش شدید در روابط خارجی، انزوای سیاسی، نزدیکی به دولتهای ذره و نیازمند به کمکهای مالی ایران و دوری از دولتهای توانمند اقتصادی، کاهش شدید پرستیژ جامعه ایرانی در عرصه بین المللی، بلوکه شدن اقتصاد ایران در روابط اقتصادی جهان پیرامون و مشکلات ریز و درشت مواجه شده بود دولت روحانی اگر چه نتوانست در 100 روز ابتدایی سروسامانی کامل به جامعه تزریق کند اما اگرامروز را با خرداد 92 مقایسه کنیم در وضعیت مطلوبی به سر میبریم و از سراشیبی سقوط به سر منزل مقصود اگر نرسیدهایم اما در حال حرکت در سیر صعودی هستیم. دولت روحانی در عرصه داخلی بسیار دقیق و توانمند توانست تورم افسار گسیخته را درمان کرده و ثبات و آرامش را برفضای اقتصادی جامعه حاکم کند، ثبات مدیریت را در جامعه احیا کند، نوعی تعدیل در چینش نیروها ایجاد نماید و با وجود مجلسی کاملا مخالف و سنگانداز در مسیر اهداف دولت و کاهش شدید قیمت نفت بسیار مدبرانه آرامش را بر زندگی روزمره مردم خود فراهم نماید اگر چه سیاستهای اقتصادی دولت مانند کاهش نقدینگی برای کنترل تورم و کاهش ناگهانی قیمت نفت در معادلات بین المللی دست دولت را برای تزریق منابع مالی به بازار کند کرد و نارضایتی مردمی را در جامعه فراهم آورد اما در هر دو مورد دست دولت کوتاه و راه و چارهای دیگر پیش رو نداشته است. دولت در عرصه سیاست گذاری خارجی بسیار توانمندتر، دقیقتر و کاراتر عمل نمود و توانست گرههای کور پرونده هسته ایران را که هشت سال بر تارک آن بافته شده بود و حل کردن آن را اگر نگوییم غیر ممکن بلکه بسیار دشوار کرده بود با ظرافت خاصی پایان پذیرد و ضمن حل وفصل پرونده هستهای هم از انزوای سیاسی خارج شود و هم حق داشتن انرژی هستهای صلحآمیز خود را به جامعه جهانی دیکته کند. حل پرونده هستهای ایران و بازگشت به آغوش جامعه جهانی فضای شور و نشاط را در جامعه ایرانی به وجود آورد تا جایی که اکثر مردم تا صبح بیدار و چشم انتظار هنرنمایی تیم سیاسی دولت روحانی بودند که سرانجام به منزل مقصود رسید و کمر خمیده جامعه ایرانی را از زیر تحریمهای ظالمانه و کمر شکنانه خارج ساخته و پولهای بلوکه شده ایران را به جامعه بازگرداند، روابط سیاسی ایران را گسترش دهد و جامعه جهانی را به تحسین و نگاه مثبت به ایران و ایرانی وادارد. اگر چه دولت روحانی دارای نقصان و مشکلاتی و ضعفهایی بوده و هست اما سیگنالهای رسیده از وی نشان دهنده بازگشت قطار از ریل خارج شده به مسیر حرکت خود است. اگر چه اقدامات دولت روحانی مانند کاهش نقدینگی برای تورم و کاهش ناگهانی قیمت نفت در بازار بین الملل عرصه را برای تحرکات مالی بازار و رونق اقتصادی با مشکل مواجه کرد و وضعیت سخت اقتصادی را بر مردم جامعه ما تحمیل کرده است که کنترل هریک از این موارد از عهده دولت روحانی خارج بوده است اما در تمام عرصهها موفق و کارآمد عمل کرده است.مشکل جامعه ما، فراموشی سریع آن همه شرایط سخت و به ذهن سپردن پولهای بادآورده تزریق شده به بازار ناشی از افزایش عجیب قیمت نفت در دولت قبل هست اما آن همه ثروت هنگفت به جای تولید بیشتر، کارآفرینی، سرمایه گذاری، آینده نگری، تضمین آینده، بهروری، رفاه، نبوغ تکنولوژی و صنعت، فرار از رکود، بهبود کیفیت زندگی جامعه ایرانی در زمینههای بهداشت آموزش و… منجر به اختلاسهای میلیاردی و تورم افسار گسیخته و سیر شدن شکمهایمان در کوتاه مدت منجر شد.دیگر وضعیت بغرنج سیاست خارجی و تنش در روابط خارجی تحریمهای کمرشکن و نگاهای منفی جامعه جهانی به جامعه ایرانی ناشی از سخنان نسنجیده دولت قبل در اذهان مردم این دیار به یادگار سپرده نشده است. چرا که در دوئل به ذهن سپردن مسائل اقتصاد و هر شاخص دیگری مردم فقط مسائل اقتصاد را به ذهن میسپارند.حال جامعه ایرانی و به خصوص نخبگان آن در یک پیچ تاریخی قرار گرفتهاند تا انتخابات یازدهمین دور ریاست جمهوری فاصله اندکی مانده است جریان مخالف دولت صرفا برای کسب مجدد قدرت به هر دری میزنند و از هر حربهای برای به گل نشستن کشتی دولت روحانی استفاده میکنند چنان تشنه قدرت هستند که با وجود اذعان به تدبیر و درایت دولت روحانی در حل مشکلات و اظهر بودن مشکلات به وجود آمده از دولت قبل جهت کسب قدرت، منافع خود را بر منافع مردم ارجح دانستهاند. امروزه با کوبیدن بر طبل رکود اقتصادی و کاهش نقدینگی و در مشقت قرار گرفتن مردم و یادآوری دوران کذایی بهبود اقتصادی دولت قبل خواهان بازگشت به دوره احمدینژاد هستند عامه مردم هم متاسفانه ریختوپاشهای اقتصادی و زودگذر و نسنجیده آن دوره را به دلیل مشکلات اقتصادی آشکار امروز بسیار پررنگتر میبینند و تورم افسار گسیخته و معضلات عدیده سیاست خارجی و تحریمها و تنشها را به فراموشی سپرده اند.نخبگان امروز وظیفه سنگینی دارند و در یک پیچ تاریخی قرار گرفتهاند. آنها وظیفه دارند با یاداوری هشت سال مدیریت بیمارگونه و مشکلات جامعه ایرانی ناشی از ناکارآمدی دولت سابق و آن همه سختی که برمردم وارد آمده را بازگو نمایند و با بیان اقدامات سنجیده و کارآمد اعتماد مردم را بر دولت روحانی جلب نمایند. باید یادآور شوند که سیگنالهای رسیده از دولت روحانی مانند بسط فضای آرامش در جامعه، کنترل تورم افسار گسیخته، پرهیز از هیاهو در عرصه بین المللی، تنش دایی، گسترش عمیق روابط دیپلماتیک، احیای پرستیژ از دست رفته جامعه ایرانی، لغو کاغذ پارههای تحریم و نشان از احیای زیر ساختهای لازم برای توسعه جامعه در آینده میدهد اگر چه اقدامات روحانی در کوتاه مدت سختی و مشقت را بر جامعه ایرانی مستولی کرده است اما به واقع در بلند مدت سودی سرشار به جامعه ما تزریق میکند اگر چه عوام خواهان سود و رفاه زودرس و آنی هستند اما نخبه باید سختی امروز را برای رفاه فردا به تحمل بنشیند و وظیفه نخبه توجیه صبورانه عوامی است که قصد دارند قطار اقدامات سنجیده دولت را زمینگیر و دوباره به کسی قانع شوند که فقط به فکر سیر کردن شکمهایشان تا شام شب است! |
پیچ تاریخی و وظیفه سنگین نخبهها