«لیلا بابامرادی» اظهار کرد: نشخوار افکار آزاردهندهای که مربوط به اتفاقات گذشته است هیچ دردی را دوا نمیکند، جز اینکه ذهن فرد را ضعیف کند و او را از انجام درست امور روزمره بازدارد. در واقع کسی که دائم حواسش پرت است و به زبان عامیانه فکرش مشغول است، نمیتواند هیچیک از وظایفش را بهدرستی انجام دهد، همچنین همیشه احساس خستگی میکند.این روانشناس ادامه داد: وقتی برایمان اتفاق بدی میافتد باید دوران نقاهت را بگذرانیم تا عواطفمان کارکرد عادی خود را به دست آورد، اما پس از طی کردن این مدت، فکر کردن به آنچه برایمان رخ داده، علاوهبر احساس ندامت سلامت روحی و جسمی را نیز به خطر میاندازد. در واقع باید نتایج حاصل از پیشامدهای زندگی را برای خود درس عبرت قرار دهیم تا دیگر تکرار نشود، اما نشخوار فکری را کنار بگذاریم و با امید به آینده، گامهای محکمتری برداریم. وی افزود: ذهن انسان شبیه رایانهای است که به برخی از فایلهای ذخیره شده آن نیازی نیست. علاوه بر این، میتوان افکار مخرب را به ویروسی تشبیه کرد که همه حافظه و یا بخشی از تواناییهایی فرد را مختل میکند. در واقع ذهن هر کسی بیشتر اوقات نیازمند برنامهریزی جدید و پاکسازی فایلهایی است که دیگر نیازی به مرور آنها ندارد. از اینرو، هر فردی باید به شیوه خودش، برای رهایی از افکاری که تاریخ مصرفشان گذشته برنامهریزی داشته باشد. بابامرادی خاطرنشان کرد: متأسفانه برخی افراد افکار منفی خود را مانند گنجینهای، گوشه ذهن حفظ میکنند و اعتقادشان این است که «باید همیشه یادم بماند تا تکرار نکنم»، اما اشتباهشان را بارها تکرار میکنند و هر دفعه سرخوردهتر میشوند. در حالی که اگر یکبار برای همیشه عمیقاً به آنچه رخ داده بیندیشند و درس عبرت بگیرند، نیازی به نشخوار فکری نیست و میتوانند با فراغ بال و سلامت روح، مسیر جدید را پیدا کنند.